-‘๑’-ﬤسـ ـ ـتــهـ ـآے یـפֿـ زﬤه-‘๑’-
دوری از من! اما… به تو اندیشیدن را،عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش…
اینجـ ـ ــآ صـﬤآے پــآے زنـﬤگے مے آید فقط و فقط... اگر میفهمیـﬤے..... حرفهایم به همیـטּ راحتے ڪﮧ... مے خوانے نوشتـﮧ نشـﬤه انـﬤ... _____בستهاے یخــ زבــهـــــــــ
شایـﬤ آرامـ ــ تـــر میشـﬤمـ ـ... نوشته شده در دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:صدای پای زندگی,حرف هایم,دستهای یخ زده,کلبه ی یخی,, ساعت
15:29 توسط Ḡøʟℯ ¥αḱн